الفن القصصی فی القرآن الکریم (کتاب)«الفن القصصی فی القرآن الکریم» تالیف « محمداحمد خلف الله » به عنوان رسالهی دکترا که در سال ۱۹۴۸ م با راهنمایی امین الخولی در دانشگاه قاهره ارائه داده است. ۱ - ساختارکتاب در دو بخش تدوین شده و هر کدام مشتمل ابوابی دارند. تفصیل محتویات در فهرست کتاب آمده است، سعی شده با مطرح کردن مباحث معانی تاریخی، اجتماعی، اخلاقی، دینی و ارزشهای آن و بررسی فن قصه در قرآن و مصادر آنها، از پارهای از اسرار اعجاز قرآن کریم پرده برداری و با بیان روش قرآن در توزیع عناصر قصه گویی، تاثیر آن در دعوت اسلامی بررسی شود. با تبیین جایگاه دشمنان در مقابل قصص قرآنی ، اعتراضات آنها پاسخ و راه حلهایی در مقابل مفسرین قرار میگیرد. در قسمت پایانی کتاب خلاصه، تحلیل و شرحی از کتاب توسط خلید عبدالکریم عرضه میشود. [۱]
الفن القصصی فی القرآن الکریم، محمداحمد خلف الله، ص۵-۳۶۳.
۲ - گزارش محتوانقطه نظر اساسی خلف الله در این کتاب آن است که قصههای قرآنی لزوما همگی در صدد واقع نمایی تاریخی نیستند. ولی این نظریه را در پاسخ به شبهات مستشرقانی ارائه کرده که کوشیدهاند اثبات کنند، قصههای قرآن اغلب مطابق با دادههای تاریخی نیستند. وی این دیدگاه مستشرقان را خطا میداند و هم کوشش آن دسته از مؤلفان و مفسران را عبث میشمارد که میخواهند با تلاش فراوان تمامی گزارههای قرآن درباره وقایع انبیاء و مانند آن را با حقایق تاریخی تطبیق دهند و صدق قطعی تاریخی آنها را اثبات کنند. به نظر مؤلف، زبان قرآن اساسا زبان تاریخی نیست. بلکه زبان ادبی و هنری است. بنابراین قرآن کریم پیش از آنکه همانند مورخان دقیق النظر به صدق تاریخی گزارهها توجه کند به پرداخت ادبی و هنری جملات عنایت دارد. از همین روست که گاه یک قصه واحد در قرآن کریم با دو روایت مختلف از نظر تاریخی بیان میشود. علت اختلاف در این گونه بیانات قرآنی، صرفا رعایت الگوها و اقتضائات ادبی است. ۲.۱ - عقیده خلف اللهخلف الله معتقد است قرآن به عنوان مؤلفههای تاریخ اشاره داشته است و لذا میتوان گفت که این قضیه را برعکس جلوه دادهاند و به بحث و نظر پیرامون مؤلفهها و مقدمات تاریخ پرداختهاند، حال آنکه اینها مورد نظر نبودهاند و آنها به مقاصد حقیقی قرآنی توجهی نشان ندادهاند. در مورد مکان اگر مکانهایی که به طور پراکنده در قرآن از آنها یاد شده وجود نداشت میتوانستیم بگوییم که قرآن کریم به مکان تقریبا هیچ توجهی نداشته است. استناد او در اینجا به قول رشید رضا درتفسیر المنار میباشد. آن جایی که او در شرح قصه آدم علیهالسّلام گفته: تاریخ به ذات خود منظور نیست چرا که مسائل این علم خود تاریخ میباشد که البته شامل اصول دین نمیشود، دین به تاریخ از منظر عبرت گیری، نگاه میکند و به تبیین زمان و مکان نپرداخته است. او معتقد است که محور این مسائل به قبل از بعثت بر میگردد و در حقیقت روشی بوده که یهودیان از آن برای تشخیص پیامبر راستین از مدعی نبوت ، استفاده میکردند و خبر دادن از غیب و گذشتگان را از خصوصیات پیامبر میدانستند. اشارات تاریخی که اساس قصههای قرآنی است و تکرار قصص در تعدادی از سورهها و بررسی حقایق قصصی، مبنای دیدگاه تعدادی از مفسران در تفسیر قصص قرآنی است و آنچه از نتیجه اقوال علما در این مقاصد به دست میآید فهم ادبی بلاغی و اختلاف مقاصد در سور میباشد، اختلاف مقاصد، منجر به اختلاف صورتهای سور قرآنی شدهاند. وی پس از تبیین این مباحث به بررسی قصص قرآنی و میزان انطباق قواعد تاریخی بر آن و حریت تصرف قرآن در وقایع تاریخی شده و ارزش قصص قرآنی را، مذهب ادبی که قرآن به آن ملتزم است دانسته و در قصههای قرآنی بر این باورند که در احداث، اشخاص، مواقف، زمان و مکان تصرف شده است. ۲.۲ - نظریات خلف اللهنظریات خلف الله در قص اصحاب کهف ، ذی القرنین و... از مسائلی است که هر نویسندهای جرات نوشتن آنرا ندارد. وی نشر اسلام با قدرت شمشیر را حقیقت قطعی و تاریخی تلقی کرده و معتقد به وجود پشتوانهای علمی برای آن میباشد که در نهایت پیروزی پیامبران را به دنبال دارد. زیرا این امری است که خداوند بر خود حتمی نموده و این از دو مساله عقیده ی مؤمنین و فن قصص قرآن فهمیده میشود. وی پس از مقدمهای در بین ارزشهای دینی و اخلاقی، سراغ معانی دینی وارد در قصههای قرآنی در موضوعات خدایان، پیامبران و معجزات رفته و بر این باور است اکثر قصص قرآنی مکی هستند. در این مرحله است که دعوت به مسائل بنیادین یعنی وحدت که هدف همه ادیان الهی است صورت میگیرد. وی پس از بررسی غرض قرآن در بازگو کردن وقایع و اشاره به اشخاص با استناد به نصوص قرآنی ، نتیجه آنرا تبیین مسائل تربیتی دانستهاند نه بیان حقایق تاریخی، مواد قصص قرآنی خیالی، تاریخی یا تصویری است در اذهان معتقدات یا مسلمات معاصرین پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم میباشد و علت اینکه این مواد غالبا از محیط عربی نقل نشدهاند بلکه اکثریت قصص، اخبار از وقایع غیر عربی میباشند، این است که قصههای قرآنی برای تصحیح اوضاع تاریخی نیامدهاند بکله برای موعظه، ارشاد و هدایت آمدهاند و در این مهم، نقل مسلمات و معتقدات کفایت میکند. در خاتمه بر عناصر قصههای قرآنی اشاره میکند که مشتمل بر انواع مختلفی است و مطابق بر مقاصد قرآن و تغییر اغراض، عناصر آنها نیز متفاوت میشود و سپس به اسلوب قرآن در ترسیم سوره و عرض حوادث میپردازد و آنها را اسلوب امروزی نمیداند. ۳ - وضعیت کتابنخستین بار این کتاب در سال ۱۹۵۱ در قاهره به چاپ رسید، پس از گذشت نیم قرن چاپ جدید و منقحی از کتاب همراه با مقدمه، توضیحات و تعلیقات دکتر خلید عبد الکریم از محققان و حقوقمندان برجستهی مصری منتشر شده است. در ابتدای کتاب فهرست محتویات آمده و در پاورقی به آدرس آیات ، روایات و منابع اشاره شده است. ۴ - پانویس
۵ - منبعنرم افزار مشکات الانوار، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. ردههای این صفحه : کتاب شناسی | کتب علوم قرآن
|